حریم خصوصی و محرمانگی
حریم خصوصی چیست؟
تمایز و تفکیک میان حریم خصوصی و عمومی یکی از چالشهای اخلاقی مهم بهشمار میآید. حق حریم خصوصی به این معناست که افراد حق دارند دیگران را از دسترسی به دادههای حساس خود (ازجمله دادههای مربوط به بدن، بافتها و نمونههای زیستی آنها)، افکار و اعتقادات، اندام، و فضاهای خاصی که مایل به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران نیستند محدود کنند. بنابراین رعایت حریم خصوصی در پژوهش مستلزم این است که مشارکتکنندگان بر نحوه مشارکت خود، یا دادههای خود، در پژوهش و همچنین نحوه ارتباط و تعامل پژوهشگر با آنها کنترل داشته باشند. بهطورکلی تلاش برای دستیابی به دادههایی که مشارکتکنندگان مایل به اشتراکگذاشتن آن نیستند، یا استفاده از دادههای شخصی افراد با اهدافی غیر از اهدافی که در توافق رضایت آگاهانه مشخص شده است ناقض حریم خصوصی افراد و رضایت آگاهانه آنهاست.
حریم خصوصی و گفتگو با مشارکتکنندگان
یکی از موقعیتهایی که، بهویژه در پژوهشهای علوم اجتماعی، میتواند ملاحظات مربوط به حریم خصوصی را برجسته کند گفتگو با مشارکتکنندگان است. دروهلهنخست، مکان/فضای مصاحبه نباید به مشارکتکننده تحمیل شود. مثلاً برخی مشارکتکنندگان مایل نیستند در مکانهای عمومی مصاحبه کنند یا در مکانهای خاصی دیده شوند. حضور فیزیکی مشارکتکننده خود نوعی افشای اطلاعات است و مشارکتکننده این حق را دارد که بر آن کنترل داشته باشد. همچنین پژوهشگر نباید ابزار و شیوه ارتباط و تعامل را به مشارکتکننده تحمیل کند؛ مشارکتکننده این حق را دارند که نحوه ارتباط و تعامل خود با پژوهشگر (آنلاین، حضوری، صوتی، تصویری و حتی نوع پلتفرم و وسیله ارتباطی) را انتخاب کند. در هنگام گفتگو، پژوهشگر نباید وارد مباحثی شود که مشارکتکننده مایل نیست در مورد آن صحبت کند؛ پژوهشگر باید پیش از شروع گفتگو این نکته را برای مشارکتکننده روشن کند که وی در بیان مطالب تحت هیچ فشاری نیست. همچنین در مشارکتهای جمعی (مانند گروه کانونی)، مشارکتکنندهها باید پیش از مشارکت، از هویت دیگر مشارکتکنندهها مطلع شوند؛ چراکه ممکن است مشارکتکننده مایل نباشد در حضور برخی از آنها صحبت کند.
درصورتیکه مشارکتکننده موافقت کند که مثلاً از مصاحبهاش با پژوهشگر فیلمبرداری شود، پژوهشگر باید به وی اطمینان دهد که هرگاه مشارکتکننده لازم ببیند فیلمبرداری متوقف میشود و حریم خصوصی وی در پیادهسازی گفتار فیلم رعایت خواهد شد.
و در پایان، پژوهشگر در صورت امکان، باید متن/فیلم/صوتِ گفتگو و تعامل خود با مشارکتکننده را برای تائید نهایی در اختیار وی قرار دهد و این فرصت را در اختیار مشارکتکننده قرار دهد تا در مورد اطلاعاتی که در اختیار پژوهشگر گذاشته است بازنگری نهایی را انجام دهد.
حریم خصوصی و دادههای آنلاین
گاهی پژوهشگر مستقیماً نه با افراد بلکه با دادههای آنها در اینترنت سروکار دارد. پژوهشگر هنگام استفاده از دادههای وبلاگها، وبسایتها، و صفحات عمومی/خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی و دیگر پلتفرمها باید ملاحظات مربوط به حریم خصوصی را در نظر داشته باشد. انتشار بدون رضایت آگاهانه مطالب صفحات خصوصی ناقض حریم خصوصی افراد است. در مورد صفحات عمومی باید توجه داشت که صرف عمومیبودن یک صفحه (یا وبلاگ و وبسایت) به معنای آن نیست که مالک آن صفحه مایل است که دادههایش درجاهای دیگر توسط پژوهشگران استفاده یا منتشر شود. در برخی از سایتها، وبلاگها یا صفحات، مالک صفحه قبلاً رضایت آگاهانه خود را به طریقی، مثلاً «استفاده از مطالب این صفحه/وبسایت/وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است»، اعلام کرده است. اما در مورد برخی چنین نیست و به چندین دلیل مطمئنترین راه برای استفاده از این نوع دادهها دریافت رضایت آگاهانه از صاحبان این صفحات است: اولاً بسیاری از کاربران صفحات عمومی شرایط خدمات (terms of services) این رسانهها را مطالعه یا درک نمیکنند؛ دوم اینکه گاهی کاربران درکی از نوع و شمار مخاطبانی که میتوانند داشته باشند ندارند؛ سوم اینکه، گاهی دادههایی که آنها به اشتراک گذاشتهاند حساس و مهم هستند و انتشار بیشتر آنها میتواند برای کاربر مشکلساز شود. توجه کنیم که درصورتیکه دادهها حساس باشند بهنحویکه احتمال آسیبرسیدن به کاربر وجود داشته باشد رضایت آگاهانه نیز کافی نیست و دادهها باید گمنامسازی شوند (دراینباره، بخش محرمانگی را در پایین ببینید). دادههای صفحات عمومی شخصیتهای دولتی، یا وبسایتهای دولتی، دانشگاهی و موارد ازایندست قابلانتشار و بازاستفاده بدون رضایت آگاهانه، مشروط به استناد، هستند.
حریم خصوصی و تصویربرداری
در پژوهشهایی که پژوهشگر نیاز به تهیه فیلم، عکس و دیگر آثار هنری از مشارکتکنندگان یا فضاها و متعلقات آنها (مانند آلبوم عکس) دارد باید از مشارکتکنندگان، هم برای ثبت تصاویر، هم انتشار و نحوه انتشار آنها، اجازه کسب کند. گاهی عکسبرداری از عکسهای خانوادگی نیازمند دریافت رضایت از افرادی است که در عکسها حضور دارند. در این موارد، پژوهشگر باید با مشورت و همکاری با مشارکتکننده اقدام به دریافت رضایت از آن افراد کنند.
درصورتیکه طراحی پژوهش بهگونهای باشد که خود مشارکتکننده برای پژوهشگر اقدام به عکس/فیلمبرداری کند پژوهشگر باید به شکل کتبی از مشارکتکننده اجازه نشر آنها را دریافت کند چراکه در این موارد حق نشر تصاویر متعلق به مشارکتکننده است. پژوهشگر باید برای مشارکتکننده توضیح دهد که از افرادی که میخواهد عکسبرداری کند اجازه بگیرد. بااینحال مسئولیت نهایی در اینجا بر دوش پژوهشگر است؛ چنانچه وی پس از دریافت تصاویر از مشارکتکننده، شک دارد که از افراد حاضر در تصاویر اجازه گرفته شده است یا نه، و تصاویر به گونهای هستند که احتمال نقض شدن حریم خصوصی افراد داخل تصاویر وجود دارد، باید در صورت امکان خود برای دریافت رضایت آگاهانه اقدام کند، یا با فنونی مانند ماتسازی صورت تلاش کند تا تصویر را گمنامسازی کند. اما چنانچه این فنون نیز مناسب کار پژوهشگر نبودند یا ماتکردن برخی از جنبههای تصویر برای گمنامسازی کافی نبود، بهتر است که پژوهشگر از تصاویر استفاده نکند.
حریم خصوصی و فضاهای عمومی
فیلم/عکسبرداری از فضاهای عمومی و شهروندان حاضر در این فضاها، در برخی از پژوهشهای میدانی، چهوقت مجاز است؟ پیش از هرچیز باید توجه کرد که تشخیص فضای عمومی از فضای خصوصی در مواردی دشوار است. در مورد عمومیبودن برخی از مکانها، ازجمله بیمارستان، مدارس، مراکز خرید، باشگاهها، رستوران و کافهها مناقشه وجود دارد. این مکانها در حدفاصل میان فضاهای کاملاً عمومی و کاملاً خصوصی قرار میگیرند. در این موارد پژوهشگر باید از مسئول/مالک فضا و همچنین افراد حاضر در آن اجازه بگیرد و بعد اقدام به فیلم/عکسبرداری کند. مجاز بودن فیلمبرداری و عکسبرداری از فضاهای کاملاً عمومی (مانند خیابان)، در برخی از پژوهشهای میدانی، تا حدی به بافت فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد. در آمریکا و انگلستان فیلمبرداری و عکسبرداری از فضاهای عمومی کاملاً مجاز است. در ایران بسته به شهر و بافت فرهنگی ممکن است افراد این کار را تا حدی نقض حریم خصوصی تلقی کنند. در این موارد، باید به دو مؤلفه توجه داشته باشیم: 1) میزان انتظار برای فیلم/عکسبرداریشدن: افراد چقدر انتظار دارند توسط افراد غریبه فیلم/عکسبرداری شوند؟ مثلاً انتظار افراد در خیابان اصلی، فرعی، و کوچه، همچنین در مراسمهای عمومی و جشنوارهها و غیره متفاوت از هم است؛ 2) میزان نزدیکنمایی: چقدر فیلم یا عکسبرداری نزدیکنمایی شده است؟ مثلاً فیلمبرداری در یک فریم کاملاً باز، با فیلمبرداری متمرکزشده روی یک یا چند شخص در فضاهای عمومی متفاوت است. بهطورکلی، هرچقدر انتظار مواجهه پایینتر، و نزدیکنمایی بیشتر باشد، احتمالاً نقض حریم خصوصی بیشتر میشود و در این صورت پژوهشگر باید نخست اقدام به اخذ رضایت آگاهانه کند. در مورد فیلم/عکسبرداری از کودکان در فضاهای عمومی، نیمهعمومی، و خصوصی باید از والدین، قیم، یا چنانچه فیلم/عکسبرداری در مدارس انجام میشود، از معلم/مدیر اجازه گرفته شود.
همچنین ملاحظات مشابهی در مورد ثبت و انتشار تصاویر مکانهای عمومی یا جوانب عموماً قابل دید ملکهای خصوصی (مانند درب ورودی خانهها، سردر مغازهها و غیره)، حتی بدون حضور هیچ فردی داخل تصویر، وجود دارد. درصورتیکه دلایل خوبی وجود دارد که انتشار این تصاویر به نقض حریم خصوصی افرادِ مرتبط به آن مکانها میانجامد پژوهشگر باید نخست از این افراد اجازه بگیرد. چنانچه دلایل خوبی وجود دارد که انتشار این تصاویر منجر به آسیبرساندن به افراد مرتبط به آن مکانها میشود پژوهشگر نباید آن تصاویر را نشر دهد. گمنامسازی تصاویر، مثلاً استفاده از نامهای مستعار یا ماتکردن جوانبی از تصویر، گاهی روش مؤثری برای حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از آسیب در این موارد است اما ازآنجاکه این تصاویر معمولاً توسط افراد آشنا به آن مکانها بهراحتی قابلشناساییاند پژوهشگر باید حداکثر احتیاط را به خرج دهد و از انتشار آنها خودداری کند.
توجه کنیم:
- بهطورکلی، پژوهشگران باید حساسیتهای فرهنگی، دینی و غیره را در برخورد و تعامل با مشارکتکنندگان درنظر داشته باشند. این یعنی اینکه پژوهشگر باید پیش از شروع پژوهش در مورد زمینه فرهنگی و اجتماعی مشارکتکننده اطلاعاتی کسب کند. عدم توجه به این حساسیتها، نهتنها میتواند ناقض حریم خصوصی مشارکتکنندگان باشد، بلکه ممکن است به مشارکتکنندگان آسیب بزند و روی رابطه میان پژوهشگر و مشارکتکننده تأثیر مخرب داشته باشد.
- پژوهشگران نباید دادههای خام یا اصلی (یعنی دادههایی که گمنامسازی نشدهاند) را در اختیار افراد غیرمجاز قرار دهند. این کار علاوه بر نقض رضایت آگاهانه، ناقض حریم خصوصی و محرمانگی نیز است. افراد غیرمجاز یعنی افرادی که مشارکتکننده در مورد دسترسی آنها به دادهها اعلام رضایت نکرده است، یا دلایل خوبی وجود دارد که چنین رضایتی وجود ندارد. این افراد میتوانند دوستان، اعضای خانواده پژوهشگر، و یا حتی دیگر پژوهشگران باشند.
محرمانگی چیست؟
حفظ محرمانگی اشاره به این دارد که اطلاعاتی که مشارکتکننده آگاهانه و با رضایت در اختیار پژوهشگر قرار داده است از دسترسی افراد غیرمجاز محافظت شوند، و در صورت انتشار غیرشخصیسازی و گمنامسازی (anonymize) شوند. گمنامسازی یعنی اینکه دادهها از اطلاعاتی که میتوانند هویت شخص را آشکار کنند (مانند نام، کد ملی، آدرس، کد پستی، شماره تلفن، نمونههای زیستی، صدا، تصویر، و همچنین اطلاعات دیجیتالی مانند آیپی، آدرس ایمیل، آیدی و غیره) جدا شوند و اطلاعات شخصی نزد پژوهشگر محفوظ بماند مگر اینکه مشارکتکننده در مواردی برای افشای آن اعلام رضایت کرده باشد و افشای آنها آسیبی را متوجه مشارکتکننده نکند. درکل گمنامسازی دادههای بهدستآمده از مشارکتکنندگان روشی خوبی برای تأمین حق محرمانگی و همچنین حق حریم خصوصی است.
توجه کنیم:
- رضایت مشارکتکننده برای افشای اطلاعات تنها وقتی مجاز است که وی صلاحیت کافی برای اعلام رضایت داشته باشد؛ مثلاً در مواردی که مشارکتکننده ممکن است بهخاطر سن پایین، یا عدم آگاهی از پیامدهای افشای اطلاعات (مثلاً بهسبب تحصیلات پایین)، یا داشتن مشکلات جسمانی/ذهنی، صلاحیت لازم برای رضایت افشا را نداشته باشد پژوهشگر باید از افرادی دیگری که بهنحوی میتوانند قیم یا نماینده قانونی/عرفی مشارکتکننده باشند برای کسب رضایت استفاده کند.
- گاهی حفظ محرمانگی کامل غیرممکن است؛ بهطور خاص وقتی مشارکتکنندگان روایتهای خاص خود را از یک رویداد ارائه میکنند حتی اگر از اسمهای مستعار هم استفاده شود ممکن است منبع این اطلاعات برای برخی از خوانندگان/مخاطبان قابلشناسایی باشد. این مورد باید در برگه رضایت آگاهانه گنجانده شود یا مشارکتکننده قبل از مشارکت در جریان آن قرار گیرد. پژوهشگر، نباید در مورد میزان حفظ محرمانگی، به مشارکتکننده تضمینهای غیرواقعبینانه بدهد.
- برخی از روشهای پژوهش (مانند گروه کانونی) ماهیتی جمعی دارند؛ یعنی افرادی غیر از پژوهشگر به برخی از دادههای مشارکتکننده ازطریق حضور همزمان در یک جلسه دسترسی پیدا میکنند. در این موارد محرمانگی دادههای مشارکتکنندگان کاملاً در کنترل پژوهشگر نیست. پژوهشگر باید این نکته را هنگام دعوت از مشارکتکنندگان و دریافت رضایت آگاهانه از آنها توضیح دهد.
- گاهی گمنامسازی دادههای کاربران شبکههای اجتماعی یا دیگر رسانهها مانع افشای هویت آنها نمیشود؛ چراکه کسانی میتوانند با انطباق این مجموعه داده گمنامسازیشده با مجموعه دادههای دیگری که گمنامسازی نشدهاند، هویت کاربران را افشا کنند (مورد تاریخی جایزه نتفلیکس را در ادامه ببینید). در این موارد پژوهشگران و همچنین نهادهایی که پژوهش را تأمین مالی میکنند یا پژوهش برای آنها انجام میشود باید طراحی پژوهش و انتخاب روشهای پژوهش را مورد بازنگری قرار دهند.
- پژوهشگران باید حداکثر دقت و توجه را در نگهداری اطلاعات شخصی افراد در درون حافظه تلفنهای همراه، یواسبیها، لپتاپها و غیره بکار گیرند. نگهداری اطلاعات حساس مشارکتکنندگان در درون ابزارهایی که امکان گمشدن یا به سرقت رفتن آنها بالاست مشکل اخلاقی دارد و میتواند ناقض حق محرمانگی و حریم خصوصی مشارکتکنندگان باشد.
- پژوهشگران نباید از فناوریهایی برای تعامل با مشارکتکننده و نگهداری دادههای وی استفاده کنند که از امنیت آنها مطمئن نیستند.
- پژوهشگران نباید دادههای خام یا اصلی (یعنی دادههایی که گمنامسازی نشدهاند) را در اختیار افراد غیرمجاز قرار دهند. این کار علاوه بر نقض رضایت آگاهانه و حریم خصوصی، ناقض محرمانگی نیز است. افراد غیرمجاز یعنی افرادی که مشارکتکننده در مورد دسترسی آنها به دادهها اعلام رضایت نکرده است، یا دلایل خوبی وجود دارد که چنین رضایتی وجود ندارد. این افراد میتوانند دوستان، اعضای خانواده پژوهشگر، و یا حتی دیگر پژوهشگران باشند.
- پژوهشگران باید بر اساس توافقی که با مشارکتکننده داشتند دادههای خام را پس از گذشت مدت موردتوافق از بین ببرند. درصورتیکه پژوهشگر نیاز داشته باشد تا آنها را بیش از زمان توافقشده نگه دارد، باید دوباره موافقت مشارکتکننده را کسب کند.
- موارد خیلی خاصی است که پژوهشگر ممکن است ناچار به افشای اطلاعات برخلاف میل و رضایت مشارکتکننده شود. مثلاً در مواردی که مشارکتکننده افشا میکند که وی شاهد یک جنایت بوده یا خود در یک جرم جدی مشارکت داشته است پژوهشگر ناچار است آن را به مراجع ذیصلاح گزارش دهد. بااینحال، پژوهشگر باید در برگه رضایت آگاهانه این نکته را گنجانده باشد، یا پیش از مشارکت، به مشارکتکننده در این مورد تذکر دهد. همچنین در فیلمبرداری/عکسبرداری در فضاهای عمومی، چنانچه پژوهشگر هنگام فیلمبرداری/عکسبرداری صحنه یک جرم جدی را ثبت کند، حق محرمانگی در این مورد کاربستپذیر نخواهد بود.
چرا نقض حریم خصوصی/محرمانگی غیراخلاقی است؟
حریم خصوصی و محرمانگی مستقیماً با اصول اخلاقیای چون اصل احترام و اصل جلوگیری از آسیب در ارتباط هستند. اصل احترام مستلزم این است که کرامت و استقلال مشارکتکنندگان گرامی داشته شود. نقض حریم خصوصی و محرمانگی به نحوی نقض کرامت و استقلال مشارکتکنندگان در پژوهش است؛ چراکه افراد این حق را دارند که تصمیم بگیرند چه دادههایی از خود را در اختیار پژوهشگر قرار دهند و پژوهشگر چگونه از دادههای شخصی آنها استفاده کند. بهطورکلی، پژوهشگر باید از هرگونه عمل فریبنده، گمراهکننده، اجباری، و تحمیلی که استقلال و کرامت انسانی مشارکتکنندگان را خدشهدار میکند پرهیز کند. ازاینگذشته، چنانکه موارد تاریخی زیر نشان میدهند نقض حریم خصوصی و محرمانگی به احتمال زیاد باعث آسیبرساندن به مشارکتکنندگان میشود.
چند مورد تاریخی نقض حریم خصوصی و محرمانگی
- مورد قبیله هاواسوپای (Havasupai): در سال 1989 جان مارتین مردمشناس دانشگاه آریزونا که با روسای قبیله هاواسوپای آریزونای آمریکا رابطه خوبی داشت و روسای قبیله به وی اعتماد داشتند از آنها اجازه گرفت تا پژوهشی را در مورد علت افزایش موارد ابتلا به دیابت در قبیله انجام دهد. هدف وی این بود که ببیند که آیا ژنتیک این قبیله آنها را مستعد دیابت کرده است یا نه. وی از حدود 100 نفر آنها نمونه خون گرفت و پژوهش خود را ادامه داد. اما وی برای پیشبرد کار خود، نمونه خونها را در اختیار پژوهشگرانی قرار داد که علایق دیگری داشتند و روسای قبیله شناختی از آنها نداشتند. این پژوهشگران با استفاده از نمونه خونهای افراد قبیله پژوهشهای دیگری انجام دادند؛ برخی در مورد مستعدبودن قبیله به ناهنجاریهای ذهنی ازجمله شیزوفرنی کار کردند، و حتی برخی به بررسی پیوند نژادی این قبیله با برخی نژادهای آسیایی و احتمال مهاجر بودن این قبیله پرداختند. آنها نتایج پژوهش خود را بدون توجه به مخالفت روسای قبیله منتشر کردند. انتشار این نتایج موجب ناراحتی و رنج فراوان این قبیله شد، چراکه این نتایج با برخی از باورهای ریشهدار و دینی این قبیله در تعارض بود. درنهایت این مورد رسانهای شد و جوانب حقوقی پیدا کرد. (1)
- مورد هامفیرز: لاود هامفیرز (Laud Humphreys) در سالهای 1965 تا 1968 مشغول کار بر روی رساله دکتریاش در دانشگاه واشنگتن در زمینه گرایشهای جنسی مردها بود. وی در فرایند انجام پژوهش، در بسیاری از موارد، با این توجیه که افشای هویتاش ممکن است روی رفتار و گفتار افراد تأثیر بگذارد، هویت خود را از مشارکتکنندهها پنهان کرد. به این شکل که وی بهعنوان یک شخص معمولی، و نه پژوهشگر، تلاش میکرد به افراد نزدیک شود و از طریق گفتگو با آنها گرایشهای جنسیشان را آشکار کند. وی در سال 1968 از رسالهاش دفاع کرد و دو سال بعد رساله خود را منتشر کرد. این مورد بهعنوان نقض فاحش حریم خصوصی افراد به یک رسوایی بدل شد، تاجایی که نزدیک بود مدرک دکتری وی ابطال شود. (2)
- مورد جایزه نتفلیکس: در سال 2006 شرکت نتفلیکس مسابقهای برای پژوهش در زمینه ساخت الگوریتمی به راه انداخت که سیستم پیشنهاد فیلم نتفلیکس را تقویت کند. نتفلیکس بر اساس امتیازی که کاربران به فیلمها میدانند به آنها فیلمهای دیگری را پیشنهاد میدهد و طبیعی است که هرقدر که این پیشنهادها مربوطتر باشند فروش فیلم هم بیشتر میشود. نتفلیکس دنبال الگوریتمی بود که از الگوریتمی که در 2006 داشت بهتر امتیازدهی فیلمها توسط کاربران را پیشبینی کند. اگر این الگوریتم با درصد بهتری پیشبینی کند که یک کاربر خاص به فیلمی که هنوز ندیده است چه امتیازی میدهد آنگاه سیستمِ پیشنهاد فیلم بهتر میتواند تشخیص دهد که فیلم را به او پیشنهاد بدهد یا نه. الگوریتم پیشین نتفلیکس، ده درصد موفقیت داشت و نتفلیکس برای پژوهشگرانی که این درصد را افزایش دهند یکمیلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. نتفلیکس مجموعه داده گمنامسازیشدهای از صد میلیون امتیازدهی کاربران خود را در اختیار پژوهشگران گذاشت. این شرکت در این مجموعه داده، به جای دادههای شناساییکننده کاربران از کدهایی استفاده کرد. درواقع دادهها در این مجموعه داده به این شکل در 5 بخش دستهبندی شده بودند: یک کد، نام فیلم، درجات امتیازدهی (1 تا 5)، تاریخ امتیازدهی، و امتیاز کاربر. بنابراین پژوهشگران به هیچ داده شخصیای از کاربران دسترسی نداشتند. گروهی از پژوهشگران با طراحی الگوریتمی که درصد موفقیت پیشبینی آن 10.6 بود توانستند جایزه را ببرند. در همین حال، یک دانشجوی دکتری با نام آرویند نارایانان (Arvind Narayanan) با انطباق این مجموعه داده، با دادههای سایت آیامدیبی (IMDB) که در آن نیز کاربران به فیلمها امتیاز میدانند و بسیاری از کاربران آن با کاربران نتفلیکس مشترک بودند، توانست هویت بسیاری از کاربرانی را که در مجموعه داده نتفلیکس گمنامسازیشده بودند فاش کند. این افشا به این معنا بود گاهی گمنامسازی نیز برای جلوگیری از افشای اطلاعات خصوصی افراد کافی نیست. افرادی چون آرویند توانستند تشخیص دهند که چه کاربرانی به چه نوع فیلمهایی بیشتر تمایل دارند. این افشا منجر به شکایت برخی از کاربران علیه نتفلیکس شد، و باعث شد که این شرکت مسابقه برای ارتقای پیشبینی امتیازدهی را در سالهای بعد کنار بگذارد. (3)
- Sterling, R. L. 2011. Health Law: Genetic Research among the Havasupai: A Cautionary Tale. American Medical Association Journal of Ethics 13(2): 113-117.
- Earl, R. Babbie. 2009. The Practice of Social Research. Wadsworth Publishing.
- Kearns, Michael and Roth Aaron. 2019. The Ethical Algorithm; The science of socially aware algorithm design. Oxford University Press.
برای مطالعه بیشتر درمورد حریم خصوصی و محرمانگی
- Bos, Jaap. 2020. Research Ethics for Students in the Social Sciences. Springer.
- Resnik, David. 2018. The Ethics of Research with Human Subjects: Protecting People, Advancing Science, Promoting Trust. Springer.
- Wiles, Rose, Jon Prosser, Anna Bagnoli, Andrew Clark, Katherine Davies, Sally Holland, and Emma Renold. 2008. Visual Ethics: Ethical Issues in Visual Research. ESRC National Centre for Research Methods Review Paper.