رضایت آگاهانه
رضایت آگاهانه (informed consent) یعنی اینکه مشارکتکنندگانی که پژوهشگر از آنها در طول فرآیند پژوهش، مثلاً برای مصاحبه، تکمیل پرسشنامه، شرکت در گروه کانونی، انجام آزمایشهای بالینی و غیره، کمک میگیرد، با رضایت خود و آگاهانه وارد پژوهش شوند. به این معنا که پیش از شروع پژوهش از برخی از ابعاد آن، ازجمله چیستی پژوهش، نقش آنها و نتایجی که این پژوهش میتواند برای آنها داشته باشد، آگاه شوند.
انواع رضایت آگاهانه
معمولاً اعلام رضایت مشارکتکنندگان، بسته به نوع پژوهش، به شکلهای متنوعی رسمیت مییابد:
- رضایت آگاهانه حضوری: مشارکتکنندگان برگههایی را که «برگه رضایت آگاهانه» خوانده میشوند به شکل دستی امضا میکنند. در پژوهشهای زمانبر و پرخطر، مانند پژوهشهای علوم پزشکی، رضایت آگاهانه بدینصورت گرفته میشود.
-
رضایت آگاهانه آنلاین: در پژوهشهای اینترنتی که پژوهشگر از طریق اینترنت با مشارکتکنندگان (آزمودنیها/مطلعها) در ارتباط است رضایت آگاهانه به شکل آنلاین دریافت میشود. در مورد رضایت آگاهانه آنلاین، پژوهشگر، باید چند نکته را درنظر داشته باشد:
- اصالت مشارکتکننده: وی باید مطمئن شود که واقعاً با مشارکتکننده موردنظر در ارتباط است نه با فردی دیگر یا عاملهای غیرانسانی مانند رباتها؛ استفاده از تماس تصویری، ایمیلهای سازمانی، و تماس تلفنی، میتوانند روشهایی برای اطمینان از اصالت مشارکتکننده باشند؛
- باید فرم رضایت آگاهانه تنظیم شود و مشارکتکننده بتواند از طریق قراردادن امضای الکترونیکی یا تیک زدن مربعهایی رضایت خود را اعلام کند؛
- پژوهشگر فرم رضایت آگاهانه امضاشده را پیش خود نگه دارد.
-
رضایت آگاهانه شفاهی: معمولاً در پژوهشهای زیر رضایت آگاهانه به شکل شفاهی صورت میگیرد:
- پژوهشی که حاوی افشای اطلاعات حساس مشارکتکنندگان نیست یا خطر خاصی برای مشارکتکنندگان در پی ندارد؛
- مشارکتکنندگان سواد کافی برای مطالعه برگه رضایتنامه مکتوب را ندارند؛
- رضایت آگاهانه مکتوب امضاشده ممکن است بعداً برای مشارکتکننده دردسرساز شود (مثلاً وقتیکه مسئولین دولتی در یک پژوهش مشارکت میکنند)؛
- مشارکت مشارکتکننده محدود است (مانند تکمیل یک پرسشنامه حضوری).
- رضایت آگاهانه ضمنی: گاهی هم رضایت آگاهانه نه شفاهی است نه مکتوب بلکه مشارکتکننده با اقدام به همکاری به شکل ضمنی رضایت آگاهانه خود را اعلام میکند. مثلاً در برخی پژوهشهای اینترنتی، بهویژه نظرسنجیهایی که گمنامماندن مشارکتکنندگان اهمیت دارد، مشارکتکننده مایل نیست هیچ اطلاعاتی از خود به جای بگذارد. درنتیجه بهصرف اقدام به مشارکت، رضایت خود را اعلام میکند. دراینجا باید روشهای دیگری، معمولاً روشهای فنی هم برای اطمینان از گمنامماندن مشارکتکنندگان و هم اطمینان از اصالت افراد شرکتکننده بهکار گرفته شوند.
پژوهشگر، در فرایندِ دریافت رضایت آگاهانه، باید دستکم اطلاعات زیر را در اختیار مشارکتکننده قرار دهد. مشارکتکننده، با صرف وقت کافی برای مطالعه، بر اساس آنها تصمیم میگیرد که در پژوهش مشارکت کند یا نه.
-
اطلاعات مربوط ماهیت، اهداف و فرایند ازجمله مدتزمان پژوهش: پژوهشگر باید خود را به مشارکتکننده معرفی کند، چیستی و اهداف پژوهش موردنظر را برای مشارکتکننده به زبانی ساده تعریف کند و نقش دقیق مشارکتکننده و نحوه و مدت زمان همکاری وی در فرایند پژوهش را توضیح دهد. این یعنی اینکه پژوهشگر با مشارکتکننده هم باید شفاف باشد (همه اطلاعات لازم را در اختیار وی گذارد) و هم صادق (همه اطلاعاتی که به مشارکتکننده میدهد درست باشند).
بااینحال گاهی این شفافیت و صداقت کامل میتوانند نتایج پژوهش را منحرف کنند. بهطورکلی، جامعه علمی برای عدم صداقت شرطهای سختتری درنظر گرفته است تا عدم شفافیت کامل. در مواردی که پژوهشگر دلیل خوبی دارد که نباید تمام اطلاعات مربوط به اهداف، چیستی و فرایند پژوهش را افشا کند لزومی به چنین کاری نیست. مثلاً فرض کنید پژوهشگر میخواهد «میزان توانایی افراد در حل مسئله در یک محیط پرسروصدا» را بسنجد. وی ممکن است بر اساس دلایل علمی به مشارکتکننده بگوید که هدف «بررسی میزان توانایی افراد در حل مسئله است» و بخش «در یک محیط پرسروصدا» را بیان نکند؛ چراکه این افشا توجه افراد به محیط و سروصدای عوامل آن را بیشتر خواهد کرد و درنتیجه روی نتایج پژوهش تأثیر خواهد گذاشت.
اما در مورد عدم صداقت، وضعیت تا حد زیادی متفاوت است. بهطورکلی، دادن هر نوع اطلاعات دروغین و فریبنده به مشارکتکننده در آغاز (در مورد ماهیت، اهداف و فرایند پژوهش) و همچنین در طول فرایند پژوهش ممنوع و ناقض رضایت آگاهانه وی است. بااینحال، در موارد بسیار خاص، دادن اطلاعات دروغین و فریبنده تحت شرایطی مجاز است:
- دادن اطلاعات درست، نتایج پژوهش را منحرف کند.
- هیچ بدیل دیگری برای رسیدن به نتایج پژوهش بدون استفاده از اطلاعات دروغین و فریبنده برای رسیدن به آن نتایج وجود نداشته باشد.
- اطلاعات فریبنده، تأثیری در تمایل مشارکتکننده به مشارکت یا عدم مشارکت نداشته باشد. بهعبارتیدیگر، اگر پژوهشگر اطلاعات درست را نیز میداد تفاوتی در تمایل مشارکتکننده به مشارکت یا عدم مشارکت ایجاد نمیشد. این یعنی اینکه اطلاعات فریبنده صرفاً باید برای تأمین اعتبار دادهها باشند نه دورزدن رضایت آگاهانه و تحمیل پژوهش به مشارکتکننده. تشخیص چنین چیزی در اختیار کمیته اخلاق موسسه خواهد بود.
- آسیب جدیای متوجه مشارکتکنندهها نباشد. بهطور خاص باید دلایل خوبی وجود داشته باشد که اطلاعات فریبنده بعداً روی کیفیت زندگی مشارکتکننده تأثیر منفی و مخربی نخواهد گذاشت.
- در صورت امکان، به نحوی در برگه رضایت آگاهانه گنجانده شود که به دلایل علمی، برخی از اطلاعات راجع به چیستی، اهداف و فرایند پژوهش ممکن است به شکلی کامل یا بهدرستی بیان نشده باشند. اطلاعات کامل و صحیح در پایان پژوهش در اختیار مشارکتکننده قرار میگیرد.
- در اولین فرصت پس از پایان پژوهش یا پایان مشارکت مشارکتکننده، پژوهشگر باید اطلاعات صحیح را در اختیار مشارکتکننده قرار دهد و دلایل دادن اطلاعات فریبنده یا پنهانکاری را توضیح دهد. همچنین به وی یادآور شود که این حق را دارد که دادههایش را از این پژوهش کلاً خارج کند. بهعبارتیدیگر، درصورتیکه مشارکتکننده پس از افشای اطلاعات صحیح مایل نباشد که از دادههایش استفاده شود، پژوهشگر مجاز به استفاده از آنها نیست.
- مزایا و خطرهای مشارکت: پژوهشگر باید تمام مزایا و خطرهای پیشبینیپذیر یک پژوهش (و مقدار احتمال بروز آسیبها) را برای مشارکتکننده توضیح دهد. همچنین باید توضیح داده شود که درصورت عدم مشارکت، هیچ هزینه/خطر/تبعیضی متوجه وی نخواهد نشد. پژوهشگر، بهطور خاص در پژوهشهایی که قرار است نتایج پژوهش برای درمان خود مشارکتکننده استفاده شود، باید از گزینههای بدیل دیگر، در صورت وجود، آگاه شود و با اطلاع از تمام بدیلهای موجود تصمیم به مشارکت بگیرد.
- ملاحظات مربوط به دادهها: پژوهشگر باید توضیح دهد که چه دادههایی (ازجمله عکس، فیلم، صدا، اطلاعات پزشکی، و نمونههای زیستی) را از مشارکتکننده میگیرد و چگونه از آنها استفاده خواهد کرد. وی باید توضیح دهد چه کسانی غیر از پژوهشگر دادهها را خواهند دید، و درصورتیکه دادهها بهصورت عمومی به اشتراک گذاشته شوند چگونه و به چه اندازه گمنامسازی میشوند (در مورد گمنامسازی بنگرید به بسته «حریم خصوصی و محرمانگی»). همچنین باید برای مشارکتکننده روشن کند که دادههای خام یا اصلی (یعنی دادههایی که گمنامسازی نشدهاند) تا چه وقت نزد پژوهشگر محرمانه باقی میمانند.
- ملاحظات مربوط به جبران خسارت: باید توضیحاتی در مورد جبران خسارتهای احتمالیای که ممکن است به مشارکتکننده وارد شود ارائه گردد.
- ملاحظات مربوط به افراد آسیبپذیر: برخی افراد، ازجمله کودکان، سالمندان، افراد کمتوان، افرادی که بیماریهای خاص دارند یا تجربههای سخت داشتهاند، زندانیان، اقلیتها، و زنان باردار، احتمال آسیبپذیری بالاتری دارند. درنتیجه پژوهشگر اولاً باید نسبت به اینکه آیا با یک مشارکتکننده آسیبپذیر مواجه است مطمئن شود، ثانیاً با حساسیتهای اخلاقی بیشتری در مورد مشارکت و نحوه مشارکت آنها تصمیم بگیرد تا احتمال آسیبرسانی به آنها کمینه شود. پژوهشگر در مورد مشارکت کودکان حتماً باید اجازه والدین یا قیم قانونی آنها، و درصورتیکه کودک در مدرسه باشد، اجازه معلم یا مدیر مدرسه، را کسب کند. همچنین غیر از اجازه والدین (یا معلم/مدیر)، موافقت خود کودک (معمولاً کودکان 6 تا 17 سال) نیز لازم است. همچنین در مورد افراد دیگری که خود صلاحیت کافی برای دادن رضایت آگاهانه ندارند (مانند افراد کمتوان ذهنی) باید از نماینده قانونی/عرفی آنها کمک گرفته شود. درمورد گرفتن رضایت آگاهانه از افرادی که سواد کافی ندارند یا با زبان پژوهشگر تکلم نمیکنند حضور مترجم یا فرد معتمد آنها لازم است. در برخی موارد خاص، پژوهشگر باید موضوع استفاده از گروههای آسیبپذیر را نخست با کمیته اخلاق مؤسسه در میان گذارد. (برای اطلاعات تکمیلی در مورد نحوه مشارکتدادن افراد آسیبپذیر به بسته آموزشی «احتیاط و جلوگیری از آسیب» رجوع کنید).
- ملاحظات مربوط به خروج از پژوهش: مشارکتکننده در طول فرآیند پژوهش هر زمان که بخواهد میتواند بدون ارائه دلیل از پژوهش خارج شود. این موضوع لازم است به شکل صریح قید شود و توضیح داده شود که مشارکتکننده در صورت خروج چه باید بکند.
توجه کنیم:
- کسب رضایت آگاهانه نباید تحت هیچ اجبار، تهدید، فریب یا فشار ناشی از تعارض منافع انجام شود و مشارکتکننده باید فرصت کافی برای تصمیمگیری در اختیار داشته باشد. استفاده یک استاد دانشگاه از شاگردانش، زندانبان از زندانیان، پزشک از بیماران خود، رئیس شرکت از کارکنانش برای مشارکت در پژوهش ممکن است مصداقی از مشارکت تحت فشار و درنتیجه، نقض حق رضایت آگاهانه باشد. پژوهشگر در چنین مواردی باید پیش از پژوهش مسئله را با کمیته اخلاق مؤسسهای که در آن یا برای آن کار میکند در میان بگذارد.
- پژوهشگر باید مطمئن شود که مشارکتکننده عناصر اصلی رضایت آگاهانه، بهویژه خطرات و آسیبهای بالقوه پژوهش، را بهدرستی درک کرده است.
- هرگاه در طول انجام پژوهش، پژوهشگران تغییر معناداری در روند انجام پژوهش انجام دهند که ممکن است ریسکها و هزینههای مشارکتکنندگان را افزایش دهد، باید حتماً از مشارکتکنندگان رضایت آگاهانه دوباره دریافت کنند.
چرا عدم دریافت رضایت آگاهانه غیراخلاقی است؟
عدم دریافت رضایت به معنای نقض چندین اصل اخلاقی در حوزه پژوهش است ازجمله: اصل جلوگیری از آسیب، اصل احترام، اصل صداقت و اصل شفافیت. چنانکه موارد تاریخی زیر نشان میدهند عدم دریافت رضایت آگاهانه مشارکتکنندگان به احتمال زیاد به آنها آسیب میزند. همچنین دریافتنکردن رضایت آگاهانه، حتی اگر آسیبی را متوجه مشارکتکنندگان نکند، به نقص اصل احترام، درنتیجه نقض کرامت و استقلال آنها، و همچنین احتمالاً نقض حریم خصوصی و محرمانگی آنها میانجامد. ازاینگذشته، عدم دریافت رضایت آگاهانه معمولاً با دادن اطلاعات غلط به مشارکتکننده و گمراهکردن وی همراه است درنتیجه اصول صداقت و شفافیت نیز نقض میشوند. پژوهشگر باید با مشارکتکنندگان شفاف باشد مگر اینکه در مواردی خاص دلایل بسیار موجهی برای پنهان کردن اهداف پژوهش وجود داشته باشد و کمیته اخلاق این پنهانکاری را پیش از آغاز پژوهش تائید کرده باشد.
چند مورد تاریخی نقض رضایت آگاهانه
- مورد تاسکیگی (Tuskegee) و سفلیس: گروهی از پژوهشگران سازمان خدمات بهداشتی ایالاتمتحده آزمایشهایی برای مشاهده آثار بیماری سفلیس روی حدود 400 آمریکایی سیاهپوست فقیر شهر تاسکیگی در طول سه دهه، 1932 تا 1972، انجام دادند. در این پژوهش هیچ برگه رضایت آگاهانهای از مشارکتکنندهها دریافت نشد. به مشارکتکنندهها گفته شده بود که آزمایشها با هدف درمان «بدخونی» (bad blood) آنها انجام میشود. بدخونی واژهای غیرتخصصی بود که به چندین بیماری، ازجمله سفلیس، اشاره داشت. اما درواقع پژوهشگران به دنبال مشاهده و مطالعه آثار سفلیس بودند نه درمان آنها. درنتیجه آنها به افرادی که بیماری آنها تشخیص داده شده بود دارونما تزریق میکردند. البته در اوایل داروی مشخصی برای سفلیس وجود نداشت اما در دهه چهل، پنیسیلین درمان آن محسوب میشد. بااینحال پژوهشگران باز از تزریق پنیسیلین به افراد بیمار خودداری کردند تا بتوانند پژوهش خود را ادامه دهند. در فرایند این پژوهش بیش از 100 بیمار جان خود را از دست دادند. این رسوایی پژوهشی درنهایت باعث شد که در سال 1997 بیل کلینتن رئیسجمهور وقت آمریکا رسماً عذرخواهی کند. (1)
- آزمایش میلگرم: استنلی میلگرم (Stanley Milgram)، روانشناس دانشگاه یل، در سال 1961 آزمایشی را انجام داد که بعداً بهعنوان یکی از موارد فاحش نقض رضایت آگاهانه تلقی شد. وی برای استخدام داوطلب برای شرکت در «آزمایشی مربوط به حافظه و یادگیری» آگاهی داد. بااینحال هدف پژوهش میلگرم ربطی به حافظه و یادگیری نداشت بلکه میخواست ببیند که افراد در انجام دستورات تا چه اندازه تحت تأثیر اقتدار (اتوریته) قرار میگیرند. آزمایش در دانشگاه یل انجام شد و معمولاً متشکل از سه نفر بود: آزمایشگر (که بهعنوان آقای ویلیامز خود را به مشارکتکننده معرفی میکرد و روپوشی خاکستری داشت)، مشارکتکننده (که قرار بود نقش معلم را بازی کند)، و همدست آزمایشگر (که قرار بود نقش یادگیرنده را بازی کند). آزمایشگر نخست با اشاره به کتابی به مشارکتکننده توضیح میداد که بهترین نظریه در مورد یادگیری، یادگیری از طریق مجازاتکردن است؛ مجازات باعث میشود افراد اطلاعات را بهتر به حافظه بسپارند. پسازآن، فرایند آزمایش شروع میشد. آزمایش به این شکل بود که معلم پشت دستگاهی مینشست که ظاهراً دستگاه تولید و ارسال ولتاژ برق بود. یادگیرنده نیز روی صندلیای مینشست و سیمهایی که به دستگاه متصل بودند به بدن وی وصل میشدند. معلم سپس بر اساس برگههایی که در اختیار داشت از یادگیرنده سؤالی میپرسید و چنانچه یادگیرنده به سؤال پاسخ نادرستی میداد، آزمایشگر از معلم میخواست که با ارسال درجهای از ولتاژ به بدن یادگیرنده او را مجازات کند. با هر پاسخ غلط آزمایشگر به معلم میگفت که ولتاژ بالاتری را ارسال کند. البته هیچ ولتاژی در کار نبود، بااینحال با ارسال ظاهری ولتاژهای بالاتر، یادگیرنده فریاد میکشید و وانمود میکرد که شدیداً درد میکشد. نتیجه آزمایش نشان داد که بیش از 60 درصد مشارکتکنندهها درنهایت با پیروی از دستورات و فشار کلامی پیوسته آزمایشگر، از قویترین حد ولتاژ (450 ولت، که روی دستگاه بهعنوان «شوک برقی بسیار شدید خطرناک» تعریف شده بود) استفاده کردند. البته در طول فرایند آزمایش، اکثر افراد بارها درخواست توقف آزمایش را دادند اما فشار کلامی آزمایشگر و اقتدار وی آنها را به ادامه کار وامیداشت. (2)
- Jones, James H. 1981. Bad Blood: The Tuskegee Syphilis Experiment. New York City: Free Press.
- Blass Thomas. 2006. The Man Who Shocked the World: The Life and Legacy of Stanley Milgram. Basic Books.
برای مطالعه بیشتر در مورد رضایت آگاهانه
- Resnik, David. 2018. The Ethics of Research with Human Subjects: Protecting People, Advancing Science, Promoting Trust. Springer.
- Farinde, A. 2014. The history and current status of informed consent. International Journal of Social Work 1(1): 78-92.
- Manti, S. and Amelia Licari. 2018. How to obtain informed consent for research. Breathe (Sheff) 14(2):145-152.